چهارشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۵

حمایت می کنم

گفته بودی می روی
می روی تا خواسته ات را، این کمترین آرزویت را، فریاد بزنی
می روی تا بغض فروخورده سالیانت را باز هم در گلو بشکنی

گفته بودم خسته ام
از خواستن
از فریاد
از بغض
از آرزوها خسته ام

رفتی و از دیروز چشم به راهت نشسته ام
اکنون اما
از انتظار خسته ام

می آیم
از پی ات
می آیم ...

۲ نظر:

ميتراس گفت...

او
درود بر شما
دوست عزيز ، جرائی های جهان مادی بسيار است ، اما يک چرائی است که می تواند جواب گوی همه چراهای ما باشد و آن جهل و بشارت ناپذيریِ بشر نادان است در شناخت و انتخاب .
نامردمِ خودپوشندهِ ديگر نما ، راه های سخت و آزار دهنده بسياری را آفريده اند تا پوششی باشد بر راه حق .
جواب همه سئوالات خود را در وب نوشت :
http://jam.iranblog.com
شاي بيابيد .
خدمت گزار کوچک شما
جمشيد بهمن
ياحق

ح.و.ا گفت...

به امید ایرانی آزاد و مردمی شاد.